زمان جاری : شنبه 09 تیر 1403 - 4:07 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم






ارسال پاسخ
تعداد بازدید 591
نویسنده پیام
coffeechi آفلاین


ارسال‌ها : 66
عضویت: 17 /9 /1396
تشکرها : 40
تشکر شده : 107
❉ معنـی اسم دختر و پسر به ترتیب حـروف الفبا ❉




آبان دخت : دخترآبان ، نام زن داریوش سوم

آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی

آتوسا : قدرت و توانمندی - دختر کورش وزن داریوش اول

آفر : آتش - ماه نهم سال شمسی

آفره دخت : دختر آتش - دختری که در ماه آذر به دنیا آمده است .

آفرين : شادباش و ستايش

آذرنوش‌: شیرین و دل انگیز

آذین : زیور، طاق نصرة‌، تزئین ، آرایش

آراه : نام فرشته موکل روز بیست و یکم ازماه پنجم درآئین زردشت

آرزو : کام ، مراد ، معشوق ، امید

آرش: درخشان ، آفتاب ، جد بزرگ اشکانیان - پهلوان کمانگیر ایرانی در لشگرمنوچهر

آرتین: پاک و مقدس، نام هفتمین پادشاه ماد

آرتام:والی فریگه در زمان کوروش هخامنشی

آرتمن:نام برادر بزرگ تر خشایار شاه پسر داریوش شاه

آرشام : بسیار قوی - پدر بزرگ داریوش بزرگ هخامنشی

آمنه : توده، چوب ريزه خشك

آرمان : آرزو - خواهش - امید

آرمین : آرام گرفتن - پسر کیقباد پادشاه پیشدادی

آرمیتا: آرامش یافته ، کلمه ای زردشتی است

آریا فر: دارنده شکوه آریائی

آریا : آزاده نجیب - یکی از پادشاهان ماد

آریا مهر : دارنده مهر ایران - از سرداران داریوش سوم

آرین : سفید پوست آریائی

آزاده : دلیر و بی باک ، رها

آزرم : شرم ، مهر ، محبت ، عشق

آزرمدخت : یکی از ملکه های ساسانی

آزیتا : آزاده

آناهيتا : نام رب النوع آب در ايران باستان

آنوشا : نغمه، صدا

آوا : آهنگ، آواز

آونگ : شبنم - نام کردی

آيدا : ماه وش، ماه روشن

آهو: شاهد ، معشوق، یکی از همسران فتحعلی شاه قاجار




اتسز : لاغر و استخوانی - از پادشاهان خوارزم

اختر : ستاره ، علم ، درفش

ارد : خیر وبرکت ، فرشته نگهبان ثروت - نام چند تن از پادشاهان اشکانی

ارد شیر : شیر زیبا - اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانیان

اردوان : نام پادشاهان معروف اشکانی

ارژن : درختی با چوب بسیار سخت و محکم - نام کردی

ارژنگ : آرایش - کتاب مانی نقاش - دیوی که رستم در هفتخوان اورا کشت

ارسلان : شیر، دلیر و شجاع - نام پادشاه سلجوقی

ارغوان : نام درختی با گل و شکوفه های سرخ رنگ

ارمغان : هدیه ، تحقه ، سوغات

ارنواز: نوازش شده اهورا - دختر جمشید شاه پیشدادی

اروانه : نام گلی کوهی است - نامی کردی

استر : ستاره - بردارزاده مردخای وزن خشایارشاه

اسفندیار : پاک آفریده شده - پسر گشتاسب که بدست رستم کشته شد

اشکان : منسوب به اشک - بنیانگذار سلطنت پارتها

اشکبوس : پهلوان کوشانی که به کمک افراسیاب آمد، اما به دست رستم کشته شد

افسانه : داستان ، سرگذشت ، حکایت گذشتگان

افسون : سحر و جادو ، حیله و تزویر

افشین : با همت

امید : انتظار ، آرزو

انوش (‌ آنوشا ) : استوار و جاوید , دخترمهرداد ششم

انوشیروان : دارنده لوح جاویدان - لفب خسرو اول پادشاه ساسانی

اورنگ : عقل و کیاست ، تخت پادشاهی

اوژن : شکست دهنده ، دشمن برانداز

اوستا : نام کتاب آسمانی زردشت

اهورا : صاحب ، فرمانروای دانا

ایاز : بزرگ و پاینده - نام غلام ترک سلطان محمود غزنوی

ایران : محل زندگی آریائیها

ایراندخت : دختر ایران

ایرج : یاری دهنده آریائیها - پسرفریدون ، پادشاه و پهلوان ایرانی

ایزدیار : کشی که خداوند یار اوست






امضای کاربر :



جمعه 27 بهمن 1396 - 12:55
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از coffeechi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin &
coffeechi آفلاین



ارسال‌ها : 66
عضویت: 17 /9 /1396
تشکرها : 40
تشکر شده : 107
پاسخ : 1 RE ❉ معنـی اسم دختر و پسر به ترتیب حـروف الفبا ❉



بابک : پدر کوچک ، جد اردشیر ، پسر ساسان

باپوک : کولاک ، نامی کردی

باربد : پرده دار ، موسیقی دان و نوازنده دربار خسرو پرویز

بارمان : لایق - نام سردار افراسیاب

بامداد : پگاه ، سپیده دم - نام پدر مزدک

بامشاد : کسی که در سحرگاهان شاد است - نوازنده مشهور دربار ساسانیان

بانو : خانم ، ملکه ، لقب آناهیتا الهه نگهبان آب

بختیار : خوشبخت ، خوش اقبال - استاد رودکی در موسیقی

برانوش : مهندس رومی که پل شوشتر را در زمان شاپور ساسانی

بردیا : پسر کورش و برادر کمبوجیه

برزو : بلند قامت - پسر سهراب و نوه رستم دستان

برزویه : طبیب مشهور انوشیروان و مترجم کلیله ودمنه از هندی به پهلوی

برزین : بلند و تنومند - ازپهلوانان ایران - نام پسر گرشاسب

برمک : از وزیران ساسانی - نام اجداد و نگهبانان آتشکده بلخ

بزرگمهر : خورشید بزرگ - نام وزیر دانشمند انوشروان ساسانی

بنفشه : گلی رنگارنگ و زینتی با عمر نسبتا طولانی

بوژان : رشد کرده - نامی کردی

بویان : خوشبو - مامی کردی

بهار : شکوفه و گل - سه ماه اول سال شمسی

بهارک : بهار کوچولو

بهاره : بهاری

بهتاش : خوب ومانند

بهداد : نیک آفریده شده

بهرام : پیروز ، ایزد پیروزی درآئین زردشت ، لقب برخی از پادشاهان ساسانی

بهدیس : خوش رنگ ، خوشگل

بهرخ : زیبا چهره ، قشنگ

بهرنگ : خوش رنگ

بهروز : خوشبخت ، نیکبخت

بهزاد : نیک نژاد - مینیاتوریست مشهور صفویان - نام اسب سیاوش

بهشاد : خوشحال وشاد

بهمن : نیک اندیش - برف انبوه که از کوه فرو ریزد - جانشین اسفندیار

بهناز : خوش ناز‌، باناز ، طناز

بهنام : نیک نام

بهنود : سلامت ، عافیت

بهنوش : کسی که نیک مینوشد

بیتا : بی همتا ، بی مانند

بیژن : ترانه خوان ، جنگجو - پسر گیو و دلداده منیژه





امضای کاربر :



جمعه 27 بهمن 1396 - 12:58
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از coffeechi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin /
coffeechi آفلاین



ارسال‌ها : 66
عضویت: 17 /9 /1396
تشکرها : 40
تشکر شده : 107
پاسخ : 2 RE ❉ معنـی اسم دختر و پسر به ترتیب حـروف الفبا ❉


پارسا : پاکدامن ، زاهد

پاکان : پاکها - نامی کردی

پاکتن : نیکو چهر پاکیزه تن

پاکدخت : دختر پاک

پانته آ : همسر آرتاداس که مادها او را به کورش هدیه کردند امانپذیرفت

پدرام : آراسته ، نیکو ، شاد

پرتو : روشن ، تابش

پرشنگ : تابش ، آتشپاره

پرتو : روشن ، تابش ، فروغ

پرستو : پرنده مهاجر

پرویز : پیروز - لقب خسرو دوم ، پادشاه ساسانی

پردیس : بهشت ، باغ و بستان

پرهام : ازاشخاص بسیار ثروتمند در زمان بهرام گور

پژمان : افسرده ، غمگین

پژوا : بیم و هراس

پرنیا : پارچه حریر

پشنگ : میله آهنی - نام پدرافراسیاب

پروانه : حشره ای زیبا که خود را به شعله می زند

پروین : ثریا ، ستارگان کوچک نزدیک به هم

پری : فرشته ، جن ، همزاد

پریچهر : زیبا روی - نام زن جمشید شاه

پریدخت : دختر پری ، همسر سام نریمان و مادر زال

پریسا : همچون پری

پرناز: پری ناز دار

پریوش : پری روی ، فرشته روی

پریا : کبوتر بال شکسته ای که به دنبال آشیانه می گردد.

پوپک : هدهد

پوران : جانشین ، یادگار

پوراندخت : نام دختر خسروپرویز

پوریا : پهلوان محمد خوارزمی ملقب به پوریای ولی

پولاد : آهن سخت و کوبیده ، نام پهلوان ایرانی زمان کیقباد

پویا : رونده و دونده - نامی کردی

پونه : گیاهی خوش عطر و بو که در کنار جوی ها می روید

پیام : الهام ، وحی ، پیغام

پیروز: کامیاب ، فاتح

پیمان : عهد ، قول وقرار




امضای کاربر :



جمعه 27 بهمن 1396 - 12:59
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از coffeechi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin /
coffeechi آفلاین



ارسال‌ها : 66
عضویت: 17 /9 /1396
تشکرها : 40
تشکر شده : 107
پاسخ : 3 RE ❉ معنـی اسم دختر و پسر به ترتیب حـروف الفبا ❉


تابان : تابنده ، منور

تاباندخت : دختر تابناک

تاجی : تاجدار ، نام و عنوانی در فارسی دری

تارا : ستاره

تاویار : آتشبان - نامی کردی

ترانه : زیبا و صاحب جمال ، سرود ، نغمه

تناز : نازنین ، با ناز و کرشمه - نامی کردی

تبسم : خنده، لبخند

ترانه : آهنگ، آواز، طنز، خوش طبعي

توتيا : سنگ سرمه چشم

توران : نام دختر خسروپرویز - سرزمین تور

توراندخت : دختری از توران

تورج : دلاور ، یکی از سه پسر فریدون شاه

تورتک : خروس صحرایی ، قرقاول

توفان : باد سخت

توژال : برف اندک - نامی کردی

تیر داد : داده تیر ، اشک دوم پادشاه اشکانی

تینا : گل ، نامی کردی

تینو : تشنه ، نامی کردی

ثريا : ستاره، خودنمايی ، آشكار كردن





امضای کاربر :



جمعه 27 بهمن 1396 - 13:02
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از coffeechi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin /
coffeechi آفلاین



ارسال‌ها : 66
عضویت: 17 /9 /1396
تشکرها : 40
تشکر شده : 107
پاسخ : 4 RE ❉ معنـی اسم دختر و پسر به ترتیب حـروف الفبا ❉


جابان : سردار ایرانی یزدگرد

جامین : اسم یکی از قهرمانان ایران زمین ، نامی کردی

جاوید : پایدار ، همیشگی

جریره :‌ نام دختر پیران ویسه که همسر سیاوش شد.

جمشید : پسر طهمورث چهارمین پادشاه پیشدادی

جوان : برنا ، دلیر ، شاداب

جویا : جوینده - پهلوان مازندرانی بود که بدست رستم کشته شد.

جهان : دنیا ، عالم ، گیتی ، کیهان

جهانبخت : شانس و اقبال جهان

جهانبخش : بخشنده جهان

جهاندار : نگهبان جهان

جهانگیر : فاتح جهان - نام پسر رستم

جهان بانو : بانوی جهان ، ملکه جهان

جهاندخت : دختر گیتی

جهان ناز : مایه فخر عالم

جیران : آهو ، نامی ترکی



چابک : زرنگ ، چالاک

چالاک : سریع و زبردست

چاوش : پیشرو و پیش قراول کاروان

چترا : دوازدهمین پادشاه سلسله ماد

چوبین : کنیه و لقب بهرام چوبین سردار انوشیروان

چهرزاد : نام دختر بهمن است که سی سال پادشاهی کرد



حليمه : زن بردبار، نام دايه پيامبر

حميده : ستوده، پسنديده

حميرا : زن سپيد و سرخ، لقبی كه پيامبر به عايشه داده بود.

حوا : زن گندمگون ، حوری زن بهشتی، زيبا و سفيد



خاتون : خانم، باوي بزرگ

خاطره : يادبود،سرگذشت

خاوردخت : دختر مشرق زمین

خداداد : خدا داده

خدایار : دوست خدا - فرمانروای بخارا بوده است

خرم : شاد و خندان - پهلوان خرم از عهد شاه شجاع است

خرمدخت : دختر شاد و خندان

خسرو : مشهور ، نیک نام - لقب چند تن از پادشاهان ساسانی

خشایار : قهرمان ، نیرومند - نام پسر داریوش کبیر هخامنشی

خورشید : درخشنده آفتاب - معشوقه جمشید در داستان جمشید و خورشید






امضای کاربر :



جمعه 27 بهمن 1396 - 13:08
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از coffeechi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin /
coffeechi آفلاین



ارسال‌ها : 66
عضویت: 17 /9 /1396
تشکرها : 40
تشکر شده : 107
پاسخ : 5 RE ❉ معنـی اسم دختر و پسر به ترتیب حـروف الفبا ❉


دادمهر : زاده آتش ، نام استاندار پارسی طبرستان

دارا : مالدار، ثروتمند ، از نامهای خداوند

داراب : نام پسر بهمن پادشاه کیانی

داریا : دارنده ، ازنامهایی که در اوستا آمده است

داریوش : نگهبان نیکی - فرزند ویشتاسب از شاهان بزرگ هخامنشی

دانوش : از اسمهائی که در کتاب وامق و عذرا آمده است

داور‌:‌ حاکم عادل ، قاضی

دایان : ماما ، نامی کردی

دریا : بحر ، نام فرزند علاالدین عماد شاه

دل آرا : محبوب و معشوق

دل آویز : دلچسب ، دلکش ، آویزه دل

دلارام : مایه آرامش دل / معشوقه بهرام گور

دل انگیز : گوارا ، مطلوب

دلبر : برنده دل ، یار و معشوق

دلبند : عزیز و گرامی

دلربا : رباینده دل ، محبوب

دلشاد : شادمان و خوشحال

دلکش : جذب کننده دل ، دلربا ، دلپذیر

دلناز : آنکه قلب و دلش ناز است

دلنواز : مهربان ، مشفق

دورشاسب : نام جد پنجم گرشاسب ، دور از اسب پادشاه

دنیا : عالم و گیتی

دیااکو: اولین پادشاه مادها در قرن هفتم پیش از میلاد

دیانوش : دزد دریائی در داستان وامق و عذرا

دیبا : پارجه ابریشمی رنگی ، روی زیبا

دیبا دخت : دختر زیبا




امضای کاربر :



جمعه 27 بهمن 1396 - 13:10
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از coffeechi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin /
coffeechi آفلاین



ارسال‌ها : 66
عضویت: 17 /9 /1396
تشکرها : 40
تشکر شده : 107
پاسخ : 6 RE ❉ معنـی اسم دختر و پسر به ترتیب حـروف الفبا ❉


رابین : مشاور ، متعمد - نامی کردی است

رادبانو : بانوی بخشنده و جوانمرد

رادمان : نام سپهسالار خسرو پرویز ساسانی

رازبان : راز دار - عنوان مردان بزرگ در پارسی دری

راژانه : رازیانه - نامی کردی برای دختران

راحله : كوچ كننده

راسا : هموارو صاف - نامی کردی

رامتین : آرامش تن - موسیقی دان عهد ساسانیان

رامش : فراغت ، آسودگی ، راحتی ، نام هیربد زردشتی

رامشگر : خواننده و نوازنده ، خنیاگر

رامونا : نگهبان عاقل

رامیار : چوپان و گوسفند چران

رامیلا : خدای بزرگ ، نامی آشوری است

رامین : معشوقه ویس ، نام یکی از سرداران ایران

راویار : شکارچی - نامی کردی

رژینا : مانند روز - نامی کردی

رخپاک : دارای چهره پاک

رخسار : چهره ، سیما

رخشانه : منسوب به رخش

رخشنده : تابان ، کنایه از خورشید است

رزمیار : رزمنده ، مبارز

رستم : تنومند و قوی اندام ، جهان پهلوان ایرانی و قهرمان بزرگ شاهنامه

رکسانا : نورانی ، روشن

روبینا : یاقوت سرخ

رودابه : فرزند تابان ، زن پسرزا ، نام قلعه ای در غرب ایران

روزبه : خوشبخت : بهروز، از موبدان بهرام گور ساسانی

روشنک : مشعل دار ، همچنین نام دارویی گیاهی است

روناک : روشن

رهام : نام پسر گودرز

رهی : راهی شده ، روان ، مسافر

ریبار : رهگذر ، نامی کردی

راسپینا : پائیز ، لغت زند و پازند



امضای کاربر :



جمعه 27 بهمن 1396 - 13:12
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از coffeechi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin /
coffeechi آفلاین



ارسال‌ها : 66
عضویت: 17 /9 /1396
تشکرها : 40
تشکر شده : 107
پاسخ : 7 RE ❉ معنـی اسم دختر و پسر به ترتیب حـروف الفبا ❉


زادبخت : خوشبخت ، خوش اقبال

زاد به : بهزاد ، نیک زاده شده

زاد چهر : دارای نژاد پاک و اصیل

زاد فر : زاده روشنی

زال : فرزند سپید موی سام نریمان و پدر رستم قهرمان ملی ایرانیان

زادماسب : برادر شاپور ساسانی ، نام یکی از قضات ساسانی

زاوا : داماد ، نامی کردی

زردشت : صاحب شتر زرد و زرین ، پیامبر ایران باستان

زرنگار : طلا کوب ، زرین

زری : طلائی ، زربفت

زرین : طلائی رنگ ، منصوب به زر

زرینه : آنچه منسوب به زر است

زمانه : روزگار ، دهر

زونا : گیاهی با گل کبود رنگ ، نامی کردی

زیبا : خوشگل ، قشنگ ، خوب ونیکو

زیبار : قبیله ای از کردها ، نامی کردی

زیما : زمین ، لغت اوستائی

زینو : زنده ، پابرجا - نامی کردی



ژاله : شبنم ، قطره

ژالان : گلهای دارای قطره و شبنم - نامی کردی

ژیار : زندگی ، زندگی شهری - نامی کردی

ژینا : زندگی و حیات - نامی کردی

ژیوار : زندگی




امضای کاربر :



جمعه 27 بهمن 1396 - 13:14
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از coffeechi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin /
coffeechi آفلاین



ارسال‌ها : 66
عضویت: 17 /9 /1396
تشکرها : 40
تشکر شده : 107
پاسخ : 8 RE ❉ معنـی اسم دختر و پسر به ترتیب حـروف الفبا ❉


سارا : صحرا ، کوه و دشت - نامی کردی

سارک : سار کوچک ، پرنده ای سیاه رنگ وبزرگتر از گنجشک

سارنگ : نام سازی شبیه به کمانچه

ساره : بامداد ، فردا - نامی کردی

ساسان : سوال کننده ، رئیس معبد آناهید که خاندان ساسانیان به او منسوبند

ساغر : پیاله شرابخوری ، جام

سام : سیه چرده - جهان پهلوان ایرانی وجد رستم

سامان : ترتیب ، نظام ، زندگی

سانا : سهل و آسان

ساناز : کمیاب ، نادر، نام گلی است

سانیار : حامی و یار و پشتیبان - نامی کردی

ساویز : خوش اخلاق ، مهربان - نامی کردی

ساهی : آسمان صاف - نامی کردی

ساینا : خاندانی از موبدان زردشتی ، سیمرغ

سایه : منطقه تاریک پشت هر جسم ، حمایت

سپنتا : مقدس ، محترپ

سپند : اسفند

سپهر : آسمان ، نام فرزند کیخسرو

سپهرداد : بخشیده اسمان - داماد داریوش هخامنشی

سپیدار : درخت سفید

سپید بانو : بانوی سفید و درخشان

سپیده : سحرگاه ، سپیدی چشم

ستاره : کرات آسمانی که در شب می درخشند

ستی : دختر ، سیتا

سرافراز : سربلند ، متکبر

سرور : رئیس ، پیشوا

سروش : شنیدن و فرمانبرداری - فرشته مظهر اطاعت

سرور : شادمانی ، خوشحالی

سوبا : شناگر ، فردا

سوبار : اسب سوار - لغت زند و پازند

سنبله : یک خوشه گندم

سودابه : دختر زا - سود ده

سوری : سرخ رو ، نام دختر اردوان پنجم

سورن : خانواده ای در دوره اشکانیان که قدرتمند بودند

سورنا : سردار دلیر و خردمند پارتی

سوزان : سوزنده ، ملتهب

سوزه : سبزه ، نامی کردی

سوسن : گلی به رنگهای سفید، کبود ، زرد و حنایی

سومار : نام قبیله ای از کردها

سولان : نام گلی است ، نامی کردی

سولماز : زنی که پیرو پژمرده نمی شود

سوگند : شاهد گرفتن خدا یا بزرگی را گویند

سهراب : سرخ روی ، نام پسر رستم که در جنگ با رستم فرمانده سپاه تورانیان بود

سهره : پرنده ای خوش آواز، با پرهای سبز و زرد

سهند : کوه آتشفشان قدیمی در آذربایجان

سیامک : مجرد - نام پسر کیومرث

سیاوش : دارنده اسب سیاه ، فرزند کیکاووس که ناجوانمردانه و بی گناه به قتل رسید

سیبوبه ‌: مانند سیب ، دانشمند شهیر ایرانی ، منصف الکتاب

سیما : چهره ، رخ

سیمدخت : دختر نقره ای و سفید

سینا : مرد دانشمند ، نام پدر شیخ ابوعلی سینا

سیمین : نقره ای ، سفید ، روشن

سیمین دخت : دختر نقره ای و سفید




امضای کاربر :



جمعه 27 بهمن 1396 - 13:16
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از coffeechi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | ❉ معنـی اسم دختر و پسر به ترتیب حـروف الفبا ❉ | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS